مقاصدی که با ۲ میلیون تومان می‌توان به آنها سفر کرد

ضرب المثلهای شیرین پارسی

با اين ريش ميخواهي بري تجريش ؟

با اون زبون خوشت، با پول زيادت، يا با راه نزديكت !

با خوردن سيرشدي با ليسيدن نميشي !

با دست پس ميزنه، با پا پيش ميكشه !

با رمال شاعر است، با شاعر رمال، با هر دو هيچكدام با هرهيچكدام هر دو !

با سيلي صورت خودشو سرخ نگه ميداره !

با پا راه بري كفش پاره ميشه، با سر كلاه !

با يك گل بهار نميشه !

با يكدست دو هندوانه نميشود برداشت !

با كدخدا بساز، ده را بچاپ !

با نردبان به آسمون نميشه رفت !

با همين پر و پاچين، ميخواهي بري چين و ماچين ؟

با مردم زمانه سلامي و والسلام .

با گرگ دنبه ميخوره، با چوپان گريه ميكنه !

باد آورده را باد ميبرد !

بادنجان بم آفت ندارد !

بار كج به منزل نميرسد !

بارون آمد، تركها بهم رفت !

بازي اشكنك داره ، سر شكستنك داره !

بازي بازي، با دم شیر هم بازي !

بازي بازي، با ريش بابا هم بازي !

بايد گذاشت در كوزه آبش را خورد !

بالا بالاها جاش نيست، پائين پائين ها راش نيست !

بالاتو ديديم ، پائينتم ديديم !

بجاي شمع كافوري چراغ نفت ميسوزد !

بخور و بخواب كار منه، خدا نگهدار منه !

بخور و بخواب كار منه، خدا نگهدار منه !

بد بخت اگر مسجد آدينه بسازد --- يا طاق فرود آيد، يا قبله كج آيد !

بدعاي گربه كوره بارون نمياد !

بدهكار رو كه رو بدي طلبكار ميشه !

بر عكس نهند نام زنگي كافور !

برادر پشت ، برادر زاده هم پشت

برادران جنگ كنند، ابلهان باوركنند !

برادري بجا، بزغاله يكي هفت صنار !

براي يك بي نماز، در مسجد و نمي بندند !

براي يه دستمال قيصريه رو آتيش ميزنه !

براي كسي بمير كه برات تب كنه !

براي همه مادره، براي ما زن بابا !

بز گر از سر چشمه آب ميخوره !

بزبون خوش مار از سوراخ در مياد !

بزك نمير بهار مياد --- كنبزه با خيار مياد !

بعد از هفت كره، ادعاي بكارت !

بعد از چهل سال گدايي، شب جمعه را گم كرده !

بوجار لنجونه از هر طرف باد بياد، بادش ميده !

بقاطر گفتند بابات كيه ؟ گفت : آقادائيم اسبه !

بلبل هفت تا بچه ميزاره، شيش تاش سسكه، يكيش بلبل !

به اشتهاي مردم نميشود نان خورد !

به بهلول گفتند ريش تو بهتره يا دم سگ ؟ گفت اگر از پل جستم ريش من و گرنه دم سگ !

به درويشه گفتند بساطتو جمع كن ، دستشو گذاشت در دهنش !

به روباهه گفتند شاهدت كيه ؟ گفت: دمبم !

به شتر مرغ گفتند بار ببر، گفت : مرغم، گفتند : بپر، گفت : شترم !

به شتره گفتند شاشت از پسه ، گفت : چه چيزم مثل همه كسه ؟!

به يكي گفتند : بابات از گرسنگي مرد . گفت : داشت و نخورد ؟ !

به يكي گفتند : سركه هفت ساله داري ؟ گفت : دارم و نميدم، گفتند : چرا ؟ گفت : اگر ميدادم هفت ساله نميشد !

به كيشي آمدند به فيشي رفتند !

به كك بنده كه رقاص خداست !

به كچله گفتند : چرا زلف نميزاري ؟ گفت : من از اين قرتي گيريها خوشم نمياد !

به مالت نناز كه به يك شب بنده، به حسنت نناز كه به يك تب بنده !

به مرغشون كيش نميشه گفت !

به مرگ ميگيره تا به تب راضي بشه !

به گاو و گوسفند كسي كاري نداره !

به گربه گفتند گهت درمونه، خاك پاشيد روش !

بهر كجا كه روي آسمان همين رنگ است!

بماه ميگه تو در نيا من در ميام !

بمير و بدم !

بگير و ببند بده دست پهلوون !

بگو نبين، چشممو هم ميگذارم، بگو نشنو در گوشمو ميگيرم، اما اگر بگي نفهمم، نميتونم !

بچه سر راهي برداشتم پسرم بشه، شوهرم شد !

بچه سر پيري زنگوله پاي تابوته !

بچه، بادام است نوه ، مغز بادام !

بیرون گود نشسته میگه لنگش کن !

بازگشت