مقاصدی که با ۲ میلیون تومان میتوان به آنها سفر کرد
نظرات شما
- درباره آرامگاه كوروش كبير
واقعاعالی وباشکوه وپرافتخاراس
سانازمنصوری لرستان
شنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۰:۴۹:۳۰ - درباره روستای خورگو
یکی از بهترین روستاهای استان هرمزگان است. بهتون پیشنهاد می کنم به این روستا برید
MAD
شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۹:۴۲:۴۵ - درباره كاخ موزه مرواريد(كاخ شمس پهلوي)
بسیار زیباست! اما حیف و صد حیف و افسوس ....
امیر علی -شوش دانیال
جمعه ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۴۹:۳۸ - درباره كوه كركس
به نام خدا یکی از مسیرهای صعود به قله کرکس از روستای طامه واقع در غرب و شش کیلومتری نطنز است. این مسیر پس از گذر از داخل روستا از طریق جاده خاکی به سمت یکی دره لاگله و دیگری دره یا منطقه منتهی به مزرعه دراشت امتداد میابد . دره لاگله به درختستانی زیبا و پرآب منتهی میشود و از آنجا پس از گذر از راه کاملا کوهستانی و در برخی نقاط صعب العبور به منطقه ییلاقی کشکخانه و از آنجا به قله میرسد. مسیر د
محمود کاظمی طامه
دوشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۲۱:۳۱:۵۹ - درباره پل ممیند
سلام ممنون ار مطلبتون مادر من اهل ممینده الانم خونه ی پدربزرگم همونجاست
مژگان نوه ی سید حسین
پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۱ ساعت ۲۲:۴۶:۱۴ - درباره خانه سید محمود بهشتی
اینی که نوشتی اصلا کامل نیست در ضمن توی همه ی سایت های دیگه هم اینا بودن مطالب اضافه تری لطفا بذارید
نسیم
جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۳۲:۴۴ - درباره کتیبه تنگ تک آب
عالی عالی بود این چیزارو نمیدونستم باوجود اینکه اصالتم بهبهانیه.ممنون.
زهرا نیکو
چهارشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۲۰:۳۲:۵۶ - درباره بقعه امامزاده ابراهیم سپهسالار (ع)
یکی از بهترین زیارتها و سیاحتهایی که تا حالا رفتم
مریم
سه شنبه ۰۱ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۲۹:۵۲ - درباره كندوان
یکی از بهترین مکان های هست که آدم بعد دیدن این روستا و مردمانش شدیداً تحت تاثیر قرار میگیره من پیشنهاد میکنم حتماً کسانی که نرفتند دیداری داشته باشند مخصوصاً در فصل تابستان
سید محمد موسوی
جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۱۵:۱۹:۴۸ - درباره رباط شرف
در یک واژه باید گفت: بی همتا رباط شرف نمایشگاه هنر سلجوقیست. هیچ دو تاق این کاروانسرا شبیه یکدیگر نیست. هیچ دو دیوار دو گنبد یکسان نیستند. هر کدام معماری و تزئینات خاص خود را دارند. انگار ترکان خاتون با ساخت این بنا می خواهد هنر پادشاهی تحت سلطه خویش را به رخ دیگران بکشد. باید دید ...
سیاوخش کندریز توسی
شنبه ۰۱ تير ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۱۲:۲۳ - درباره مسجد فیض الرحمان
اينکه مسجد قدمت زيادي داره اينو همه ميدونند ولي براي اينجور جاها اداره ميراث فرنکي بايد فکري بکنه الان مسجد از قسمت شماليش داره خراب ميشه اينو بايد بياندمرمتش کنند باتشکر
عبدالمجيدکرکيج
شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۳۲:۵۵ - درباره قلعه ماران
قلعه ماران یا قلعه موران از نقاط دیدنی شهرستان باستانی و تاریخی رامیان می باشد که به اشتباه آن را در شهر مینو دشت نوشته ایدد
علی دونلو
جمعه ۱۷ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۲۲:۲۶:۱۵ - درباره قلعه رودخان
ما هفته پیش رفتیم قلعه رودخان.طبیعتش واقعا بکرو خارق العاده یه.ولی واقعا نفس می خواد اون همه پاه رو بری تا قله کوه ،ما که جونمون بالا اومد ولی می ارزید.1800متر پله ست. با اینکه زیباترین نقطه روی زمینه اکثرا ازش بی خبرند. اگه تصمیم گرفتین برید صبح زود برید که خیلی هواش عالیه در ضمن راحت رفتو برگشتش 5ساعت طول می کشه
سمانه گلکار
يكشنبه ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۱۳:۰۶ - درباره برج اوچ گنبد خان
از آقا ی سردار ت بخاطر حس وطن پرستی تشکر می شود ک ک
چهارشنبه ۰۴ تير ۱۳۹۳ ساعت ۲۲:۰۰:۱۲ - درباره محور بابلسر – فرح آباد و بهشهر – گرگان
عالییییی بود
فائزه اقامیری
شنبه ۰۵ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۹:۵۰:۰۷ - درباره روستای دودهک
باسلا م باتشکر از زحمات شما حیف که دیر به داد آثار باستانی رسیدند کاش می شد پل شاه عباسی دوباره ترمیم میشد
شنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۰۵:۴۸ - درباره امامزاده هاشم
خــاطره خوبی از اونجا دارم
ا.ف
جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۲۴:۴۶ - درباره کاخ سعد آباد
چرا نوشتین که همه ی ایام هفته بازه؟ در حالیکه دوشنبه ها آف موزه است ما طبق اطلاع اکثر سایت ها که همیشه بازه به غیر از ایام تعطیل یه روز دوشنبه غیر تعطیل رفتیم گفتن همیشه دوشنبه ها بسته اس!! واقعا ممنونم به خاطر این اطلاع رسانی بعدشم بلیطاش انقد گرونه که آدم چرات نمیکنه بره
مریم م
سه شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۳۴:۰۶ - درباره تنگ سرخ
تنگ سرخ کاملا پرت از جاده شیراز می باشد روستای گنجگون درمسیر جاده شیراز ودریام تعطیلات درکنار رودخانه تعدادزیادی مشغول سیاحت وتفریح می باشد
خ م
چهارشنبه ۲۹ مهر ۱۳۸۸ ساعت ۱۴:۴۷:۵۱
عبدا.. عامري |
|
عبدا.. عامري پيشينه: متولد 1301 تهران فارغ التحصيل دانشگاه هنرهاي زيبا شناخت رنگها در كودكي و در سنين هفت، هشت سالگي براي من اتفاق افتاد. يادم ميآيد صبح يك روز تابستاني، وقتي از خواب بيدار شدم، چشمم به ديوار كاهلگي روبهرو افتاد كه از باراني كه در نيمههاي شب باريده بود، هنوز خيس بود و نور آفتاب روي كاهها و سنگريزهها كه از دل ديوار بيرون زده بودند افتاد و تلفيق عجيبي از رنگهاي زرد طلايي، قهوهاي روشن، خاكستريهاي خوش رنگِ سنگريزهها با آبي لاجوردي آسمان، سبزي درختان و ابرهاي سفيد بهوجود آمده بود. اين تصوير براي هميشه در ذهنم ماندگار شد و از اين به بعد جهان رنگها، در من جان گرفتند و با من زندگي كردند.» عبدالله عامري در يك خانواده كاملاً مذهبي و در محله امامزاده يحيي، چسبيده به خيابان ري و از نقاط قديمي تهران، كه در ميانه شمال و جنوب شهر قرار گرفته بود و بافت اجتماعي متوسطي داشت، متولد ميشود. «روبهروي امامزاده يحيي و نزديك خانه ما مسجدي بود كهبهخاطرم هست تابستانها مردم روي پشتبام آن نماز ميخواندند. در وسط حياط مدرسه مسجد درخت چنار كهنسالي قرار داشت كه محيط دور تنه آن شش متري ضخامت داشت و شاخ و برگ گسترده آن سايهبان تمام حياط مسجد و پشتبام آن ميشد. كشف نقاشي اتفاق مهمي در كودكياش بود. او ناخواسته زباني را ميفهميد و درك ميكرد كه ميتوانست با آن سكوت كلامي را جبران كند. «گاهي از مدرسه كه برميگشتم برادر بزرگتراش را ميديدم كه در حال خط كشيدن روي ديوار است. من اول چيزي نميفهميدم ولي محو تماشاي خطخطيهاي او ميشدم. يواش يواش ميديدم كه اين خطها گل ميشوند، خانهها يا كوه ميشوند. فهميدم كه چنين كاري هم ميتوان كرد. من هم شروع به كشيدن شكلها و نقشها روي ديوار كردم. از اينكه ميتوانستم شكل اشيا را بكشم بينهايت مسرور ميشدم. بعد از مدتي ياد گرفتم كه با مدادرنگي منظرههايم را هم رنگ كنم. يك بار عكس منظرهأي را كه روي كارت پستال بود با مداد رنگي كشيدم. وقتي ديدم كه نقاشي من هم شبيه عكس روي كارت شده بهقدري ذوق زدهشدم كه آن را به همه نشان دادم. تشويق خانواده ودوستان مرا در اين كار دلگرم ميكرد.» به راهنمايي دائي خود براي ادامه تحصيل به هنرستان ميرود و ديپلم نقاشي ميگيرد. از جمله استادان او عليمحمد حيدريان و رسام ارژنگ بودند. بعداز هنرستان بلافاصله و بدون كنكور ورودي وارد «هنركده هنرهاي زيبا» ميشود.(۱۳۱۹) عبداله عامري مانند بسياري از هم نسلانش كه از اولين فارغالتحصيلان دانشكده هنرهاي زيبا دانشگاه تهران بودند، در دوران تحصيل با نوگرايي در نقاشي و با مكاتبي مثل امپرسيونيسم و پست امپرسيونيسم آشنا ميشود و تجربه ميكند، و در دورههاي بعد از تحصيل، هم پاي نگرشهاي تازهاي كه در حيطه نقاشي مطرح ميگردد، به تجربه اندوزي خود ادامه ميدهد. بدين ترتنيب او با بسياري از گرايشهاي رايج در نقاشي مانند كوبيسم، نقاشي انتزاعي و نيمه انتزاعي، سوررئاليسم ونيز چشمداشت و توجه به هنر ايراني را تجربه ميكند و سرانجام بنا به خواسته خود و با توجه به حال و هواي موضوع نقاشي، تكنيك و يا سبكي را بهكار ميگيرد. «معتقدم كه نقاش بايد تكنيكهاي مختلفي كار كند تا هر مضموني را با تكنيك مناسب خودش بتواند بيان كند. وقتي به موضوعي فكر ميكنم، به اين هم ميانديشم كه اين موضوع را با چه تكنيكي بهتر ميتوان بيان كرد و سرانجام سراغ همان تكنيك ميروم. به همين جهت هم كارهاي من داراي يك روش و تكنيك ثابت نيستند و به شيوههاي اكسپرسيونيستي، سوررئال. آبستره و امپرسيونيست كار كردهام.» او كه با طبيعتسازي استادانهاي كارش را شروع كرده در بند آن شيوه كه هم در آن محدوده او را ميستايند، نميماند. به ساختن پردههاي اكسپرسيونيستي همچون منظره قهوه خانه ييلاقي و پل سرچشمه در بينيال دوم و سوم رو ميكند در همان اوان به كارهاي «پست امپرسيونيستي» توجه ميكند لحن كارهاي وانگوگ و سزان و گوگن را در فضاهاي سبز، آبي، قهوهاي آن دورهاش ميتوان شنيد. در دورهاي به فضاي آبستره فيگوراتيو ميرسد و «تابلو بار سنگين» اوج كارهاي اين دوره اوست كه خود ميگويد اجازه نمايش آن را سالها به او نداده بودند. چارپاياني كه تور پر از كاه را حمل ميكنند با خطوط مختصر قرمز و سياه خيلي سريع ساخته شده و از دور به مسامحه كلافهاي زرد را ميمانند كه در تپههاي كروي و درختان گردو پيچيده سبز در افقي دوراني همچون منظومهاي از حجمهاي رنگين گرد هم ميچرخند تا نماي جلوي تابلو كه گرايش و ريزش رنگها به جلو - با هجومي به آينده - بيننده را ميخكوب ميكند، آن دوران سرسامآور به سطح مستوي پايان ميپذيرد. او از اين هم فراتر ميرود، در تابلوي توفان، شيروانيها و درختان چنان از ريشه كنده شده و در هوا به شتاب دور شدهاند كه نقاش فقط رد حركت سريع حجم رنگي آنها را نشان داده است. اين تابلو حركت محض رنگ در فضا ست. به رغم تمام تنوع كاري كه عبدالله عامري در پيش گرفته است، دو نكته به طرز بارزي در كارهاي او به چشم ميخورد: نكته اول مفهومگرايي در آثار اوست. «هنرمندان بايد در راه تعالي و پيشرفت جامعهشان فعال باشند. كار من فقط بازي با چهار تا رنگ نيست. يك ظرف هر چقدر هم زيبا باشد، ولي اگر از غذاي مناسب تهي باشد، هيچ شكم گرسنهاي را سير نميكند. نقاشي بايد علاوه بر زيبايي، داراي مفاهيم عالي هم باشد تا هم مردم از آن استفاده كنند و هم خودش. خداوند گفته شما هم در مقابل خودتان، و هم در برابر جامعه مسئول هستيد. اينها را هنرمند بايد با كار خودش نشان دهد، و الا اگر غير از اين باشد، مردم خيلي زود اثر او را فراموش ميكنند.» كارهاي اساتيد گذشته قبل از ميكلآنژ، رافائل، حتي نقاشيهاي پيكاسو، كه بسيار مدرن هستند، تنها بهخاطر ظاهر زيباي آنها پابرجا نيستند، بلكه محتواي آنها هم داراي ارزش هستند.» نكته ديگري كه در آثار او قابل اعتنا ميباشند، عشق به طبيعت است. طبيعتي كه مظهر لطف خدا به بندگانش است. اين عشق را بهخصوص در همه مناظري كه از طبيعت كشيده ميتوان مشاهده كرد. رنگهاي روشن و درخشان مناظر او، انعكاسي از صفا، خلوص، پاكي و نيز اعتنا به «نگارگري ايراني» است. اين توجه او به نگارگري را از دورگيريهايي كه گاه بهكار ميگيرد ميتوان تشخيص داد. در تابلو «مهتاب» خانوادهاي را ميبينيم كه روي پشتبام يك آسياب آبي خوابيدهاند. بر فراز آسمان، قرص كامل گاه از لابهلاي ابرها، زمين را نورباران ميكند. روستايي كه در دل كوه و زير نور ماه لميده، هنوز كاملاً بهخواب نرفته است. گويي نسيم ملايمي برگ درختان را با وزش خود به حركت درآورده است. فضا آكنده از صداي خفيف باد در ميان برگ درختان و همهمه جويبار است. مرد هنوز بهخواب نرفته و غرق در تفكر است. او به چه چيزي فكر ميكند؟ طبيعتاً آنچه دغدغه نقاش است: «من عاشق اين مهتاب هستم. اين سكوت شب و مهتابي كه در آن حال و هواي عرفاني به آدم دست ميدهد و آدم را به تفكر درباره راز خلقت ميبرد.» شايد در جستجوي همين سكوت و نور ماه بود كه سالها پيش محله امامزاده يحيي را كه ديگر صفاي كودكياش را نداشت ترك گفت و در منطقهاي از كرج كه آن موقع نقطه دنج و خلوتي بود سكونت كرد و ميكند. |
|
تعداد بازدید : 1935 |
تعداد نظرات : 5
5 نظر درحال تایید است و یا بدلیل مغایرت با ارزشهای انسانی حذف شده است
|
نظر خود را در مورد عبدا.. عامري ثبت کنید.
|
آثار عبدا.. عامري